پیشاهنگ، جلودار، سردسته، فرمانده طلایه، رئیس جلوداران سپاه، برای مثال هنوز میر خراسان به راه بود که بود / طلایه دار برآورده زآن سپاه دمار (فرخی - ۵۲)، دیده بان
پیشاهنگ، جلودار، سردسته، فرماندهِ طلایه، رئیس جلوداران سپاه، برای مِثال هنوز میر خراسان به راه بود که بود / طلایه دار برآورده زآن سپاه دمار (فرخی - ۵۲)، دیده بان
دیده بان: هنوز میر خراسان به راه بود که بود طلایه دار برآورده زان سپاه دمار. فرخی. طلایه دار لشکر گر نشد لاله چرا زینسان نشیند هر گلی بر دشت و او بر کوهسار آید. فرخی. آری هرآنگهی که سپاهی شود به رزم ز اول به چند روز بیاید طلایه دار. منوچهری
دیده بان: هنوز میر خراسان به راه بود که بود طلایه دار برآورده زان سپاه دمار. فرخی. طلایه دار لشکر گر نشد لاله چرا زینسان نشیند هر گلی بر دشت و او بر کوهسار آید. فرخی. آری هرآنگهی که سپاهی شود به رزم ز اول به چند روز بیاید طلایه دار. منوچهری